مروارید
انار دونه دونه سارایی دارم دردونه قشنگ و مهربونه انار دونه دونه سه چهار روه که سارا گرفتار دندونه انار دونه دونه توی دهان سارام یه گل زده جوونه گل نگو مرواریده مثه طلای سفیده سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید شدم یواش یواش و بیصدا شدم جز کباب خورا امروز 16 فروردین 1393 (توی سن 7ماه و 23 روزگی ) وقتی به لثه های نازت نگاه کردم دیدم یه کم شکافته شده و یه کوچولو مثل دونه برنج از لثه ت بیرون اومده و این یعنی اولین مروارید فرشته ی ناز من خودنمایی کرد و من بارها و بارها خدای مهربان رو شکر میکنم ...
نویسنده :
مامان عذرا
17:38